پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص34
3. از تعبيرات برخى فقيهان و محدّثان استفاده مى شود كه آنان ميان صداى نيكو و صداى نيكويى كه به حدّ ترجيع طرب آور برسد، تفكيك قائل شده اند; براى نمونه، محقّق كركى در جامع المقاصد پس از تعريف غنا مى گويد: هر نوع كشيدن صدايى حرام نيست، هرچند قلب ها را به خود جذب كند (وليس مطلق مدّ الصوت محرّماً وإن مالت القلوب إليه ما لم ينته إلى حيث يكون مطرباً بسبب اشتماله على الترجيع المقتضى لذلك).(1)
تعبير يادشده به روشنى بر اين مطلب دلالت مى كند كه كشيدن صدا به گونه اى كه نيكويى آن سبب جذب قلب ها گردد، مشكلى ندارد، مگر آنكه آن صدا به سبب اشتمال بر ترجيعِ غنايى، به حدّ اطراب برسد; در اين عبارت ميان صداى نيكو و صداى با ترجيع از يك سو و صداى با ترجيع و صداى با ترجيع مقتضى طرب از سوى ديگر، تفكيك شده است.
همچنين شيخ حرّ عاملى مى گويد: بر هيچ منصفى پوشيده نيست كه نيكويى صدا، مستلزم غنا نيست; از اين رو بايد صداى نيكو را جايز دانست، مگر آنكه به حدّ غنا برسد (ما يخفى على منصف أن تحسين الصوت لا يستلزم كونه غناءً فلابدّ من تقييده بما لا يصل إلى حدّ الغناء).(2)
صاحب جواهر از برخى فقيهان نقل مى كند كه آنان به آوردن واژه ترجيع در تعريف غنا اكتفا كرده، گفته اند: غنا، ترجيع صدا و كشيدن آن است.(3) وحيد بهبهانى نيز نقل كرده است كه برخى گفته اند: غنا صداى مشتمل بر ترجيع است.(4)
1 . محقّق كركى; جامع المقاصد; ج4، ص23.
2 . حرّ عاملى; وسائل الشيعة; ج6، ص212.
3 . محمّد حسن نجفى; جواهر الكلام; ج22، ص46.
4 . محقّق اردبيلى; مجمع الفائدة و البرهان; ج 8، ص 57.