پایگاه تخصصی فقه هنر

پژوهشی در غنا از نگاه قرآن و روایات تفسیری-ج1-ص30

بيشتر فقيهان براى دست يابى به موضوع غنا، تلاش خود را بر ارائه تعريفى جامع از غنا متمركز كرده اند و برخى كه نتوانسته اند به تعريف جامعى دست يابند، غنا را به رسم تبيين كرده اند. اكنون لازم است به بررسى معناى لغوى و اصطلاحى غنا بپردازيم.

معناى لغوى غنا

كلمه «غنا» به فتح غين (غَناء) به معناى ضدّ فقر، كفايت و نفع است; بنابراين وقتى گفته مى شود: «هذا شىء لا غناء فيه»، يعنى آن شىء نافع نيست و به قدر كفايت نمى باشد;(1) و «غنا» به كسر غين (غِناء) از سماع(2) به معناى صدا مى باشد.(3) برخى گفته اند: «غنا به معناى بلند كردن و در پى هم آمدن صداست».(4)

غنا براساس قياس بايد به ضمّ غين (غُناء) خوانده شود (وقياسه الضم، لأنه صوت وقال فى الكليات الغناء بالضم والمدّ التغنّى و…)،(5) ولى مشهور قرائتِ آن به كسر غين است.

برخى گفته اند: غنا به مدّ، به معناى صداى طرب آور و غنى به قصر، به معناى ثروت در مال است; يكى به الف و دومى به ياء، نوشته مى شود.(6)

معناى اصطلاحى غنا

مهم در مباحث مربوط به غنا، موضوع شناسىِ اصطلاحى آن است; از اين رو بايد


1 . ابن فارس; معجم مقاييس اللغة; ج4، ص 397 (غنى). ابن منظور; لسان العرب; ج15، ص 136 (غنا). ابوحبيب سعدى; القاموس الفقهى; ص279.

2 . زبيدى; تاج العروس; ج20، ص30 (غنى).

3 . ابن فارس; معجم مقاييس اللغة; ج4، ص398.

4 . ابن منظور; لسان العرب; ج15، ص136. زبيدى; تاج العروس; ج20، ص30.

5 . شرتونى; اقرب الموارد; ص 546 (غنى).

6 . يحيى بن حسين بن عشيرة البحرانى; بهجة الخاطر و نزهة الناظر; ص 196.