پایگاه تخصصی فقه هنر

احکام عقد و عروسی-ج1-ص78

فاضل: استفتاء.

تبريزى:(4).

368. سؤال: دختري كه بالغه و عاقله است و مي خواهد با جواني مسلمان و متدين ازدواج كند ولي پدر او بواسطه امور مادي اجازه نمي دهد آيا دختر بدون اذن پدر مي تواند ازدواج كند يا خير.

جواب: اذن پدر در ازدواج دختر باكره شرط است مگر در صورتي كه از تزويج به كفو منع كند و دختر نياز به ازدواج داشته باشد و بترسد كه اگر از اين ازدواج صرفنظر كند شوهر خوبي براي او پيدا نشود.

امام: استفتاء در كتاب احكام بانوان، سؤال 20، ص 27.

اراكى، خامنه اى، فاضل، سيستاني و مكارم:(5).

1. گلپايگانى: علاوه بر آن كيفر آن تعزير است و بستگي به نظر حاكم شرع جامع الشرائط دارد. مجمع المسائل، ج 1، مسائل متفرقه، سؤال 114.

2. فاضل: در صورت انحصار طريق تأديب به زدن، مانعي ندارد ولي بايد سعي كنند موجب ديه نشود. جامع المسائل، ج 1، سؤال 1957.

3. 366. سؤال: آيا جايز است براي تأديب بچه به جاي زدن مثلاً او را در اتاق تاريك حبس كرد و يا او را در جايي تنها گذاشت و يا با صداهاي ترسناك او را بترسانيم، مشروط به اينكه با اينگونه امور تأديب شود.

تبريزى: اگر براي بچه ضرر نداشته باشد اشكالي ندارد، لكن بخصوص در مكان تاريك و صداهاي ترسناك بايد دقت كرد. صراط النجاة، سؤال 1282.

367. سؤال: آيا پدر و مادر بعنوان تربيت مي توانند به پسران و دختران خود امر كنند كه پاشو منزل را جاروب كن و لباسها را بشوي و برو نان بخر وخلاصه بدون مزد آنها را وادار به كار كنند.

گلپايگانى: مانع ندارد. مجمع المسائل، ج 1، مسائل متفرقه، سؤال 111.

4. تبريزى: اگر از جانب ولي اجازه داشته باشد و طفل كار بد مهمي را انجام داده باشد،پنج يا شش ضربه با همان شرائط سؤال قبل اشكال ندارد. صراط النجاة، سؤال 1280.

5. اراكى: در صورت منع از كفو شرعي و عرفي رضايت و اذن پدر ساقط مي شود. توضيح المسائل، ص 581.

خامنه اى: بنابر احتياط واجب اذن پدر در ازدواج دختر باكره شرط است مگر در صورتيكه از تزويج به كفو منع كند و دختر نياز به ازدواج داشته باشد و بترسد كه اگراز اين ازدواج صرف نظر كند شوهر خوبي براي او پيدا نشود. استفتاء.

سيستانى: اگر دختر باكره باشد ولي پدر يا جد پدري اجازه ندهند كه با مردي كه همتاي او شرعاً و عرفاً مي باشد، ازدواج كند يا اينكه حاضر نباشند در امر ازدواج دختر به هيچ وجه مشاركت كنند، يا آنكه اهليت اجازه دادن از جهت ديوانگي يا مانند آن را نداشته باشند، در اين موارد اجازه آنان لازم نيست و همچنين اگر اجازه گرفتن از آنان به جهت غائب بودن يا غير آن، ممكن نباشد، و دختر حاجت زيادي به شوهر كردن داشته باشد اجازه پدر و جد لازم نيست. توضيح المسائل، مسئله 2386 و منهاج الصالحين، (نكاح)، مسئله 69.

فاضل، سؤال: پدرم، مرا رها كرده و هيچ اعتنايي به ما نمي كند و گاهي مدتي مي گذرد كه از هم خبر نداريم، آيا در امر ازدواج بايد از او اجازه بگيريم يا لازم نيست.

جواب: بطور كلي چنانچه ولىّ دختر، او را مطلق العنان (رها كرده) و آزاد گذاشته و در شئون او دخالت نمي كند، اذن و اجازه او لازم نيست، و همين كه دختر بالغه و رشيده باشد يعني مصلحت خويش را در امر ازدواج تشخيص دهد مي تواند ازدواج كند. جامع المسائل، ج 2، سؤال 991.

مكارم: دختري كه به حد بلوغ رسيده و رشيده است، يعني مصلحت خود را تشخيص مي دهد، چنانچه باكره باشد احتياط آن است كه با اجازه پدر يا جد پدري ازدواج نمايد. ولي اگر همسر مناسبي براي دختر پيدا شده و پدر مخالفت كند، اجازه او شرط نيست. و همچنين اگر به پدر يا جد پدري دسترسي نباشد و دختر هم احتياج به شوهر كردن داشته باشد. .

توضيح المسائل، مسئله 2037.